17/6/92.هفته 29
سلام مامانی؛ سلام دخترک نازم؛ سلام عسل مامان؛ چه خبرا؟ توپول موپول شدی یا نه؟ من که دیگه دارم توی آسمونا سیر میکنم از لذت بی پایانی که حرکاتت بهم هدیه میده. ساعت ها میشینم و زل میزنم به شکمم و هی تو وول میزنی و هی من کیف میکنم، هی باز تو وول میزنی و هی باز من کیف میکنم. ای خدا...خوابیدن، خوابیدن، خوابیدن... چه آرزوی دور از دسترسی به نظر میاد. دیشب خودت شاهد بودی که من سر ساعت 1 و سر ساعت 2 و سر ساعت 3 و سر ساعت 4 و سر ساعت 5 بصورت کاملن دقیق و منظم، پاشدم رفتم دستشویی و بقیه ش هم فقط داشتم مدل خوابیدنم رو عوض میکردم و با حسرت در جستجوی یک مدلی بودم که بشه باهاش خوابید. بالاخره بعد از نماز درست و حسابی خوابم برد.همش فدای سرت ن...
نویسنده :
مامان يسنا جون
0:49